ضرورت ازلیضرورت، به اقسامي دسته بندي ميشود: ضرورت ازلي، ضرورت ذاتي، ضرورت وصفي، ضرورت وقتي و ضرورتِ به شرطِ محمول ۱ - تعریف ضرورت ازلیضرورت ازلی، ضرورتی است که یک محمول برای خودِ ذاتِ موضوع، بدون هیچ قید یا شرطی (حتی قید و شرطِ وجود)، ضرورت دارد. ۲ - احکام ضرورت ازلیاما از آنجا که در هر گزاره ای که محمولی بر موضوعی حمل میشود، باید موضوع حتماً دارای ثبوت و وجود باشد تا بتوان چیزی را به آن نسبت داد و با توجه به اینکه در ضرورت ازلی، نباید وجود به عنوان قید و یا شرط موضوع قرار گیرد، باید گفت ضرورت ازلی به موضوعی اختصاص دارد که وجودِ آن در ذاتِ آن باشد و قائم به ذاتِ خود باشد تا نیازی به شرط کردنِ وجود در کنارِ آن نباشد؛ به عبارت دیگر، موضوع در ضرورت ازلی باید وجودِ نامحدود و صِرفی (بدون ماهیت) باشد که علتی ندارد. بدین ترتیب باید گفت ضرورت ازلی، به وجود و صفاتِ ذاتیِ "واجب الوجود بالذات" اختصاص دارد. یعنی تنها حملِ وجود و صفاتِ ذاتیِ خداوند بر ذاتِ او، دارای ضرورت ازلی است؛ زیرا تنها واجب الوجود است که در وجود و صفاتش، نه علتی میخواهد و نه نیازی به ضمیمه شدنِ قیدی به خودش است تا بتواند وجود و صفاتش را بطور ضروری بپذیرد و به تعبیرِ دقیقِ فلسفی، ثبوت وجود و صفاتِ ذاتیِ خداوند (واجب الوجود بالذات) برای ذاتش، از هر قید و حیثیتِ تعلیلی و تقییدی مبرّاست و در واقع باید گفت ضرورتِ وجود و ضرورتِ هر صفتِ ذاتی برای واجب تعالی، از متنِ ذاتِ او انتزاع میشود ولذاست که این ضرورت، نیازی به هیچ قید و شرطی ندارد و ضرورتِ ازلی میباشد. [۸]
نهایةالحکمة، ص۲۷۴.
از این رو، باید گفت ایجاد و افاضهٔ وجود به عالم نیز از سوی خداوند، از آن جهت که به ذاتِ خداوند بازمیگردد (و صفتی ذاتی برای اوست)، دارای ضرورتِ ازلی میباشد. به دلیلِ اختصاصِ ضرورتِ ازلی به وجود و صفات ذاتی خداوند، ضرورت ازلی با بساطتِ ذاتِ موضوعِ آن و وحدتِ موضوعِ آن همراه خواهد بود؛ زیرا واجب الوجودبالذات، ذاتاً بسیط و دارای وحدت میباشد. ۳ - پانویس۴ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ضرورت ازلی». |